ماهانماهان، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 13 روز سن داره

روزهای من و نی نی

ورود نینی

عشقم,پسرم,همه وجودم شرمندتم خیلی وقته نتونستم ببیام و از روزانه هات،شیرین زبونی هات بنویسم. الهی فدات بشم امروز پنجشنبه 25اردیبهشته1393هستش. بابایی رفته سر کار. شما و خواهر گلت خواب تشریف دارید. خداروشکر دیشب یه خونه و یه زمین خریدیم واسه ساختو سازالبته چند تا از زمینامونو فروختیم. وجود تو خیر برکت زیادی واسمون داشت. وجود خواهرت هم خیلی واسمون خیروبرکت آورد. ایشالا همیشه تنتون سالم باشه عزیزای من. جونم واست بگه که وقتی رفتم بیمارستان واسه زایمان خیلی غصه میخوردم که باید حداقل دوشبو بدون تو بخوابم بدون لمست بدون دیدنت بدون آغوش گرمت خیلی واسم سخت بود وسخت گذشت. خدا میدونه چقدر گریه کردم و چی کشیدم از دوریت. مخصوصا وقتی بابا بهم گفت تو خونه دن...
25 ارديبهشت 1393
1